

پیشگفتار جلد دوم کتاب اقتصاد خلاق
اکنون در موج ششم نوآوری و عصر انقلاب دیجیتال و پایداری و توسعة فناوریهای بیوتکنولوژی، رباتیک، رشد مداوم هوشهای مصنوعی و محاسبات کوانتومی، توسعة اینترنت و گسترش نسل سوم وب، واقعیت مجازی و واقعیت افزوده، پلتفرمهای متاورس و NFT و رمز ارزهای دیجیتالی، بروز دولتهای متاورسی و توسعة انرژیهای تجدیدپذیر، ساختار اقتصادی جوامع، به سوی اقتصاد خلاق و توسعة صنایع خلاق تغییر یافته است. این ساختار نوین اقتصادی به دلیل توسعة فناوری ارتباطات و اطلاعات تشکیل اقتصاد شبکهای داده است و از ظرفیتهای ارزشافزای خلاقیت در ابعاد دانشی و هنری- فرهنگی حداکثر استفاده را میکند تا خلق ارزشهای فردی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، مالی و به دنبال آن ایجاد اشتغال و ثروت کند. از این روست که تابعهای تولید کلاسیک را متحول کرده است و علاوه بر سرمایة اقتصادی و انسانی، سایر سرمایهها نظیر سرمایة اجتماعی، فرهنگی، ساختاری و نمادین نیز نقش آفرین هستند و بر بهرهوری عوامل تولید نیز اثرگذارند. از این روست که توسعة دانش نظری اقتصاد خلاق اجتناب ناپذیر است و پیشدرآمد توسعة هوشمندانۀ صنایع خلاق و اقتصاد خلاق است. بدین خاطر در مجموعه کتابهای اقتصاد خلاق تلاش میشود ادبیات نظری اقتصاد خلاق تدقیق و تدوین گردد.
در جلدِ یک مجموعه کتابهای اقتصاد خلاق از مفهوم توسعه و نقش صنایع خلاق در توسعه جوامع، تدقیق مفاهیم خلاقیت، نوآوری و تخریب خلاق، اقتصاد فرهنگ و هنر، صنایع فرهنگی هنری، اقتصاد دانش، صنایع دانشی، اقتصاد خلاق و صنایع خلاق سخن به میان آورده شد و در نهایت الگوی دستهبندی صنایع خلاق در سه رستة هنرمبنا (شامل هنرهای نمایشی/ اجرایی، بصری/ تجسمی، کاربردی و فنمحور)، فرهنگ مبنا (شامل ادبیات، میراث فرهنگی، سرگرمی و فراغت و رسانه) و دانش مبنا (فناوریهای برتر، تحقیق و توسعه، آموزش و خدمات خلاقانه) ارائه گردید. گفته شد توسعه نوعی تحول عقلانی کمّی و کیفی (جوهری، ابزاری و ارتباطی) در تمدن است که نتیجهاش افزایش همزمان رفاه (محافظت انسان در برابر محدودیتها و خشونتهای طبیعی)، رضایت (کاهش آسیب پذیری انسان در برابر جامعه) و معنا (کاهش سرگشتگی و تنهایی انسان) است. با توجه به ویژگیهای صنایع خلاق و نقش مهم و تأثیرگذاری که در سرمایه¬سازی دارد و نیز گستره وسیع این صنایع در نظام اقتصادی، این فرصت وجود دارد که طیف وسیعی از نیازهای انسانی پاسخ داده شود و در هر سه بُعد توسعه، مؤثر باشد. از یک سو بهواسطه ویژگیهای ماهوی صنایع خلاق، توسعه و تجاریسازی آن علاوه بر ارزش اقتصادی منجر به خلق ارزش منحصر به فردی در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز میشود. زیرا خلق یک اثر هنری و یا فرهنگی و یا اکتشاف علمی حکایت از خودشکوفایی انسان دارد که صرف نظر از خلق ثروت، بیانگر گونهای از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی است؛ از سوی دیگر رستههای مختلف صنایع خلاق به روی یکدیگر اثر مثبت همافزا دارند و رشد یکی، رشد دیگری را نیز در پی دارد. از آنجا که اقتصاد خلاق را میتوان بررسی بازار خلق ارزش (سرمایه) ایجاد شده در صنایع خلاق از چرخۀ خلاقیت، نوآوری و تخریب خلاق تعریف کرد که دارای سه مؤلفة عرضه، تقاضا و بازار صنایع هنرمبنا، فرهنگمبنا و دانشمبنا است، براي ارتقاي سطح توسعۀ کشور، اقتصاد خلاق با سرمایهسازی بهدنبال رشد سه بعد رفاه، رضایت و معنا در جامعه است و با یک رویکرد سیستمی و در زیر سیستم اقتصادی میتوان آن را مدلسازی اقتصادی كرد. توسعۀ اقتصاد خلاق، فرآیندی مرکّب از رشد اقتصادی همراه با تغییرات و تحولات کیفی چندبعدی اثرگذار بر ساختارهای زیستمحیطی، اجتماعی و سیاسی است. در ساختار سیاسی، قدرت هوشمند جوامع، تنها به داشتن تسلیحات و قدرت نظامی نیست، بلکه با بهرهمندی از قدرت نرم بهمعنای شکلدهی به ترجیحات دیگران (Nye, 2004) بهصورت غیرمستقیم بر منافع و رفتار دیگران با ابزار فرهنگ، فناوری، آموزش و دیپلماسی اثر میگذارد و بر ساختارهای اقتصادی (ارکان ثروت) و اجتماعی (جهتدهی به ارزشها) تأثیر ميگذارد. اقتصاد خلاق همراستا با قدرت نرم، از یکسو با زبان هنر و فرهنگ در گونههای مختلف صنایع خلاق اعم از انواع رسانهها، هنرهای کاربردی، نمایشی، تجسمی، ادبیات و … با مخاطب ارتباط برقرار میکند و با خلق جذابیت و تصویر ذهنی مثبت، شکلدهندۀ برند ملت/ جامعهای میشود و از سوی دیگر با ابزار دانش و خلق ارزشافزودۀ فراوانِ حاصل از نوآوری، به وابستگی اقتصادی دیگران و خلق ثروت و اشتغال در صنایع متکی بر دانش منجر میشود.
اکنون در جلد دوم با تشریح ادبیات نظری اجزای بازار اعم از عرضه، تقاضا و تعادل، مسئلهشناسی حوزه صنایع خلاق مفهومسازی میشود. کتاب حاضر از انگشت شمار منابع علمی است که با رویکرد مسئلهشناسی در توسعة اقتصادی، ساختاربندی شده است. رویکرد نوینی که حاصل ۱۱ سال تحقیقات میدانی و اسنادی مولفان در حوزة مسائل صنایع خلاق (به ویژه رسته فرهنگ و هنر) است. در این سالها با صاحبان بنگاههای اقتصادی بسیاری در این حوزه، ارتباط گرفته شده است و مشخص گردید بسیاری از مواقع، صاحبان کسب و کار قبل از شناخت جامع از مسائل و موانع رشد و توسعة کسب و کارشان در پی راه حل هستند؛ درحالی¬که شناخت درد، مقدم بر درمان و پیشگیری از درد، مقدم بر هر دو است. هر بنگاه اقتصادی با خلق طیف متنوع ارزشها برای گروههای هدف خود، به دنبال منفعت و توسعه است؛ اما شرایط، مشکل و یا موانعی بر سر راه خلق ارزش، مسائل کسب و کار را ایجاد میکند. بر اساس پارادایم سیستمی، مسائل بنگاههای اقتصادی، در دو دستة درون سیستمی (بنگاه) و برون سیستمی (اکوسیستم فراگیر بنگاه) طبقهبندی میشوند. مسائل درون سیستمی به طور کامل در محدوده اختیارات بنگاه است و این فرصت وجود دارد که برای آنها راهکار و اقدام لازم را برنامهریزی و اجرا نمود. اما مسائل برون سیستمی ناشی از اکوسیستم فراگیر، تحت اختیار بنگاه نیست و مواجه با آن متفاوت از موانع درون سیستمی است. عمدهترین بازیگر اکوسیستم فراگیر، دولت است و مهمترین مسئلة برون سیستمی نیز چگونگی دخالت در بازار اقتصاد خلاق و در اکوسیستم کسب و کار است.
یکی از بزرگترین مسائل اقتصاد ایران بالابودن هزینه¬های مبادله است که سبب گردیده از یک طرف هزینههای تمام شده برای تولید کالاها و خدمات را افزایش دهد و از طرف دیگر قیمت در بازار افزایش یابد. از یک طرف تورم و از طرف دیگر رکود را به همراه خواهد داشت. هزینه مبادله شامل تمام هزینههایی است که برای تولید، حمل و نقل، مبادله و مصرف یک کالا لازم نیست اما در عمل بر طرفین مبادله (خریدار و فروشنده) تحمیل میشود مانند هزینههای کسب اطلاعات (در مورد کیفیت و محتوای کالا و در مورد طرفین قرارداد)، هزینههای کسب اعتماد، هزینههای عقد و تضمین مفاد قراردادها، هزینههای حفاظت از حقوق مالکیت، و نظایر آنها. همچنین هزینههایی که به علت ناکارآمدی نظام اداری در اجرای دقیق قوانین یا عدم شفافیت قوانین یا عدم پایبندی مقامات به قوانین یا مصوبات دولتی یا تغییرات مکرر قوانین و سیاستهای دولتی، بر افراد و فعالین اقتصادی تحمیل میشود، هزینه مبادله تلقی میشود. بدیهی است عدول از انجام وظایف کلاسیکی (حاکمیتی) که مهمترین آن تعریف، تضمین و اجرای حقوق مالکیت است سبب کاهش و تخریب سرمایههای مختلف به خصوص سرمایههای اجتماعی، سیاسی و ساختاری می¬شود و دوباره این کاهش سرمایه¬ها منجر به افزایش بیشتر هزینه¬های مبادله می¬گردد. حال اقتصاد خلاق می-تواند یکی از بزرگترین مسائل اقتصاد ایران را پاسخ مناسب دهد و انواع سرمایه¬های کاهش دهنده هزینه-های مبادله را تولید نماید مشروط بر آنکه برای توسعه اقتصاد خلاق دولت به صورت کارا دخالت کند و از چهار راهبرد شکلدهی، ظرفیت سازی، تنظیم و انگیزش بازار به نحو احسن با سیاستهای مناسب استفاده نماید که شاید مهمترین وظیفه خود را تعریف، تضمین و اجرای حقوق مالکیت فکری باشد تا ضمن کاهش هزینههای مبادله بیشترین سرمایههای مختلف نیز تولید و تکثیر گردد.
در این مجموعه کتاب¬های اقتصاد خلاق مخاطب با انسان انتخابگری روبرو است که همواره مابین انواع ارزش¬های مورد نیاز دست به انتخاب می¬زند انسانی که اقتصادی است و بر اساس هزینه¬های فرصت انتخاب می¬کند. در این جلد که در چهار فصل تنظیم شده است، در فصل اول به انسان انتخابگر در جایگاه متقاضی میپردازد که این انسان چه رفتاری در بازار از خود نشان می¬دهد و چگونه متقاضی انواع ارزش¬ها برای برآورد انواع نیازهایش است. در فصل دوم به چگونگی خلق انواع ارزش توسط انسان انتخابگری پرداخته میشود که در نقش تولیدکننده و عرضه کننده ظاهر گردیده است که در قالب یک مدل تخصصی و بومی برای اقتصاد خلاق، چگونگی خلق ارزش با یک تابع تولیدی که هشت سرمایه انسانی، اقتصادی، اجتماعی، ساختاری، سیاسی، طبیعی، فرهنگی و نمادین را به عنوان نهادههای تولید در خود جای داده است ارائه می¬شود. در فصل سوم به بازار و تعادل این دو دسته ارزش پرداخته می¬شود و سرانجام در فصل چهارم، به مسأله شناسی اقتصادی صنایع خلاق پرداخته شده است در این فصل ضمن ارایه مهمترین مسئله درون سیستمی و برون سیستمی به مسائل برخی از مصادیق هنر، فرهنگ و دانشمبنا اشاره شده است؛ و در انتهای فصل فرایند چگونگی پاسخ به مسئله ارائه شده است.
همچنین در جلد سوم مجموعه کتابهای اقتصاد خلاق تلاش میشود تحلیل تابع تولید پیشنهادی بنگاههای کسب و کار با عنوان تحلیل سیستم سرمایههای بنگاه به تشریح مؤلفههای اثرگذار، شاخصهای ارزیابی و تبیین سرمایة خلاق بنگاه بپردازد. در این جلد به بیان مصداقهایی از برخی گونههای صنایع خلاق اجزای تابع تولید اعم از سرمایه ورودی، فرایندی و خروجی تدقیق میگردد و چگونگی اثرگذاری سرمایههای فرامرجع بر سیستم سرمایة بنگاه بررسی خواهد شد.
در پایان سخن، شایان ذکر است که توسعه صنایع خلاق و به همراه آن توسعة اقتصاد خلاق نیازمند تحقیق و توسعة مستمر و مداوم همگام با تغییرات فناورانه و کنشهای اجتماعی است تا توان پاسخ به نیاز گروههای هدف را داشته باشد. بدین منظور «گروه پژوهشی اقتصاد خلاق آرمانشهر میهن» با مجوز رسمی از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۴۰۱ تأسیس شد تا با شبکهای از متخصصان و نظریهپردازان فرهیخته حوزه صنایع خلاق و دانشجویان مستعد و با انگیزه در زمینههای تخصصی علوم انسانی، هنری و علوم فنی مهندسی، با محوریت اقتصاد، خدمات تحقیق و توسعه در زمینه اقتصاد خلاق به بنگاههای کسب و کار و نهادهای عمومی و دولتی ارائه گردد؛ از تمامی عزیزان گروه پژوهشی که در تألیف این جلد از مجموعه کتابهای اقتصاد خلاق، مؤلفان را همراهی کردند تشکر و سپاس فراون میشود و نیز مراتب سپاس و قدردانی صمیمانه گروه پژوهشی از معاونت توسعة مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به ویژه دفتر توسعة اقتصاد فرهنگ و هنر آن معاونت سرکار خانم افسر موموندی برای گفتمانسازی توسعة اقتصاد خلاق و حمایت مادی و معنوی از این مجموعه کتاب ابراز میگردد و امید است مسیر روشن اما پر پیچ و خم توسعه با عزمی جدی، هدفگذاری منظم و ساختارمند و مشارکت جمعی به ثمر نشیند که سهم جوانان وطن در این مسیر غیرقابل انکار است. این کتاب تقدیم میشود به جوانان ایران عزیز، سرمایههای خلاق و ثروت ساز این مرز و بوم.
با احترام
رسول بیدرام ( مدیر باغ و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد و کارافرینی دانشگاه هنر اصفهان)
هاجر ناصری اصفهانی ( مدیر گروه پژوهشی اقتصاد خلاق آرمانشهر)