روشن خانه
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

تحلیل توصیفی اقتصاد عکاسی هنری در ایران(1390-1357)

عکس هنری به مثابه‌ی یک کالای هنری اصیل که سعی در ابراز دیدگاه‌های خلاقانه‌ی هنرمند دارد، توأماً از ارزش‌های اقتصادی و هنری برخوردار است و در هر دو گفتمان اقتصاد و فرهنگ‌و‌هنر جایگاه ویژه‌ای دارد. این کالای هنری پتانسیل‌های بالقوه‌ای را دارا می‌باشد که در صورت حصول شناخت و سرمایه‌گذاری بر روی آن‌ها می‌توان در دگرگونی زیرساخت‌های بازار عکاسی و نهایتاً بهبود شرایط اقتصادی عکاسان از آن بهره‌مند شد. در این راستا نقش عاملان، نهادهای عملیاتی، هنرمند، مخاطب و عوامل دیگر غیرقابل انکار است که در پژوهش پیش‌رو سعی شده است تا با بررسی بازار فروش عکس در ایران از سال‌های 1357 تا 1392، برمبنای نظریات هوارد بکر و ویکتوریا الکساندر به شناخت نظام عکاسی هنری دست یابیم. برای نیل به این مقصود، پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی انتخاب شده و اطلاعات مورد نیاز و ضروری به صورت کتابخانه‌ای، اسنادی و میدانی جمع‌آوری شده است. براساس نتایج حاصل از یافته‌ها، بخش اعظم چرخه‌ی اقتصادی خانواده‌ی عکاسان ِهنرمند از منابعی غیر از فروش عکس هنری تأمین می‌شود و عکاس با اتکاء به فروش آثار هنری‌اش نمی‌تواند گذران زندگی کند و به اجبار به شغل‌های دوم و سوم اشتغال می‌یابد. همچنین نهادهایی چون دولت، سازمان‌های انتفاعی و غیرانتفاعی و عواملی هم‌چون حراج‌ها و نمایشگاه‌ها در این عرصه وجود دارند که می‌توانند در رونق اقتصادی بازار فروش و نهایتاً اقتصاد عکاس هنری تأثیرگذار باشند و مانع از اشتغال اجباری هنرمند در چند حرفه‌ی همزمان شوند.

منبع: پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات

0
دیدگاه‌های نوشته

*
*