روشن خانه
0 محصولات نمایش سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ویژگی های بازار کار فرهنگی هنری در کلانشهرهای برزیل بین سالهای 2002 و 2010

نویسندگان: آنا فلاویا ماچادو ، الکساندر رابلو و آرتور گومس موریرا[1]

چکیده: در این مقاله ، با توجه به رضایت شغلی هنرمندانی که تراسبی در الگوی ترجیحی کار خود از رفتار هنرمندان ارائه می دهد ، منحصر به فرد بودن کارگران بخش فرهنگی هنری در بازار کار کلان شهر برزیل را مورد بررسی قرار داده است. همچنین تأثیر مخارج عمومی بر درآمد کارگران بخش فرهنگی را بررسی شده. با استفاده از داده های 2002 تا 2010 از بررسی استخدام ماهانه (PME) و سوابق اداری مربوط به امور مالی برزیل (FINBRA) ، در این مقاله یک مدل پروبیت و یک معادله دستمزد را تخمین زده اند. در این مدل ، دستمزدها را تابعی از: 1) ویژگیهای جامعه شناختی کارگران ، (2) متغیری برای مشاغل غیررسمی ، (3) تعداد ساعات کار ، (4) متغیری برای کارگری که دارای شغل دیگری است ، (5) مخارج سرانه فرهنگ در تعامل بایک مدل برای کارگران فرهنگی هنری ، (6) متغیرهای مضاعف تعاملی شامل محل زندگی و کارگران فرهنگی هنری و (7) احتمال پیش بینی شده به دست آمده توسط مدل پروبیت، برآورد کرده اند. این احتمال براساس احتمال کار در یک فعالیت خلاقانه ، با در نظر گرفتن هم کارگران بخش فرهنگی و هم دیگر کارگران ، توسط مواردی کنترل می شود ازجمله: (1) ویژگی های جامعه شناختی کارگران ، (2) ویژگی های شغل آنها ، (3) مدلی برای مناطق کلانشهر و (4) تمایل کارگران خلاق برای ساعات اضافی کار در تعامل با تعداد ساعات کار. نتایج نشان می دهد که کارگران بخش فرهنگی در مقایسه با کارگران سایر بخش ها احتمالاً ساعات طولانی تر کار می کنند. برای معادله دستمزد، نتایج نشان می دهد که زنان نسبتاً کمتر از مردان درآمد دارند و سیاهپوستان کمتر از سفید پوستان درآمد دارند. علاوه بر این ، درآمد با افزایش سن و سطح تحصیلات افزایش می یابد. کارگران رسمی در مقایسه با کارمندان غیررسمی درآمد بالاتری کسب می کنند. سرانجام ، افزایش در سرانه مخارج عمومی بخش فرهنگی باعث افزایش درآمد کارگران در مشاغل فرهنگی هنری می شود.

[1] Ana Flavia Machado , Alexandre Rabelo and Arthur Gomes Moreira

 

0
دیدگاه‌های نوشته

*
*