تفاوت بین دو مدل تنظیم بازار نیروی کار: نمونه فعالیت های هنرهای نمایشی و صوتی در فرانسه و بریتانیا
نویسنده: فرانسیس بنهامو
بنهامو در مقاله اش بیان می کند که رشد اشتغال در فعالیت های سمعی و بصری و هنرهای نمایشی طی یک دوره 10 ساله (1981-1992) در فرانسه و در بریتانیا، دونوع نتیجه داشت: یک افزایش تعداد افراد با مشاغل فرهنگی که در صنایع فرهنگی کار می کنند و تغییرات ساختاری بازار نیروی کار (نیروی کار انعطاف پذیر تر، افزایش تقسیم بندی فرصت های شغلی). همچنین او می گوید تفاوت های کیفی میان دو کشور وجود دارد که منجر به دو شکل از انعطاف پذیری می شود. اشتغال کامل در فرانسه کاهش یافته است، در حالی که در دوره مشابه در انگلیس افزایش قابل ملاحظه ای از خود- اشتغالی را داشته است. بنابراین در این مقاله فرضیه های مختلفی برای توضیح چنین واگرایی ای مورد بررسی قرار می گیرند. بنهامو تصدیق می کند که استراتژی های سازمان ها و به ویژه تعداد روزافزونی ادغام ها (بر اساس نوع شناسی مینتزبرگ ) به جای انتخاب کارگران که سعی در بهینه سازی درآمدشان دارند، مسئول هستند. سیاست های عمومی نقش مهمی نیز ایفا می کند. در بریتانیا طرح مزایای سازمانی، و در فرانسه، مزایای ویژه اجتماعی برای هنرمندان در اولین مورد به افزایش خود-اشتغالی، و همچنین به اشتغال موقت کمک نمود.