نقش دولت در توسعه اقتصاد هنر
نویسندگان: محمدعلی ابوترابی، لیلا بهرامی
چکیده:یکی از مجادلات مهم در علم اقتصاد، تعیین مرز کارای میان دولت و بازار است که میزان، نحوه و حوزه مداخله دولت در اقتصاد را تبیین میکند. طی سالهای اخیر، مطالعه لزوم مداخله دولت و نحوه آن در حوزه های مختلف، از جمله بازارهای محصولات هنری، مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. مقاله حاضر، به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا مداخله دولت در هنر میتواند ناکارآیی اقتصادی ناشی از شکست بازار را کاهش دهد؟ از طرف دیگر، ممکن است مداخله دولت بسیار پرهزینه باشد. به عبارت دیگر، هزینه های اجتماعی مداخله دولت بیشتر از منافع آن باشد: بنابراین، آیا مداخله دولت میتواند به صورت کارآ منجر به اصلاح شکست بازار شده و رفاه اجتماعی را بهبود بخشد؟ روش این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و با تبیین مبادله سیاستی میان شکست بازار و شکست دولت، تصویری جدید از جمع بندی مطالعات گذشته جهت تعیین سطح بهینه مداخله دولت در بازار ارایه میدهد. اگر چه یکی از راههای متعارف دولت، پرداخت یارانه های غیرمستقیم هنری است، اما در جهت ارتقای سطح کیفی هنر نه تنها راهکاری مناسب و اصولی نیست، بلکه تنها باعث اختلال در کارآیی بازار هنر و در نتیجه عدم توسعه اقتصاد هنر میشود. به علاوه، پیشنهاد میشود به جای پرداخت یارانه مستقیم، از طریق سرمایه گذاری در توسعه زیرساختارهای آموزش اجتماعی و اقتصادی و نیز مقررات زایی دولتی، از نارسایی های بازار کاسته و در جهت توسعه کسب و کارهای هنری گامی موثر برداشته شود.